- نویسنده : khateghtesadi
- ۱۱ دی ۱۴۰۰
- کد خبر 50914
- بدون نظر
- ایمیل
- پرینت
سایز متن /
برگزاری اولین پاویون آب توسط مؤسسه بینالمللی آب استکهلم (SIWI) با مشارکت ائتلاف آب و اقلیم(WCC) و تشکیل مرکز مجازی (Asia Water Hub) توسط بخش آب بانک توسعه آسیایی( ADB) و مؤسسه بینالمللی مدیریت آب (IWMI) از جمله رویدادهای مهم این اجلاس بهمنظور افزایش آگاهی و به اشتراکگذاری تجربیات در حوزه آب بودند. در این جلسه همچنین بانک توسعه آسیایی طرح جدید خود با عنوان (RUWR) ARe YouU Water Resilient» را رونمایی کرد که پلتفرم نوآورانه کمکهای فنی و اختصاصی برای حمایت از کشورهای عضو در حال توسعه برای امنیت و تابآوری آب است.
آب، یک منبع نسبتا کمیاب و ارزشمند در منطقه آسیا و اقیانوسیه است. این منطقه با حدود ۶۰ درصد جمعیت جهان، تنها ۳۶ درصد از منابع آبی جهان را در اختیار دارد و سرانه آب قابلدسترس آن، کمترین میزان در سطح جهان است. با توجه به رشد جمعیت و افزایش شهرنشینی و صنعتیشدن، رقابت آب در منطقه شدیدتر شده، بهطوی که تولیدات کشاورزی و امنیت غذایی را تهدید و در عین حال، کیفیت آب را نیز تحتتأثیر قرار داده است. بنابراین وضعیت کنونی منابع آب، نیاز به بهبود مدیریت منابع را برجسته کرده و این سؤال که چگونه میتوان سیاستها و رویکردهای مناسب را تنظیم و اجرایی کرد از اهمیت بالایی برخوردار است. اگرچه طیف وسیعی از اقدامها برای رفع مشکل کمبود آب بهطور مستقیم به بهبود بهرهوری آب مربوط میشوند، اما بسته به نوع بازیگران آن (کشاورزان، محیطزیست، دولت، خانواده، بخش خصوصی) ممکن است لزوما در همه موارد موفق نباشند. با توجه به اینکه اکنون بسیاری از حوزهها با کمبود آب روبهرو هستند، سیاستگذاران با انتخابهای دشواری در زمینه تخصیص آب مواجهاند، چراکه این انتخابها پیچیدهاند و گاهی پیامدهای متعددی دارند، بنابراین تصمیمگیرندگان باید از طریق نظارت و ارزیابی دقیق و به اشتراکگذاری حداکثری منافع، تصمیمهای مهمی بگیرند. به همین دلیل رویکردهای سنتی و پراکنده، دیگر کارآمد نیستند و رویکردی جامعتر برای مدیریت آب لازم است. آنچه بیش از هر چیز برای پیشبرد این هدف موردنیاز است، اراده سیاسی در بالاترین سطح ممکن هم در داخل کشورها و هم بین آنان از طریق همکاریهای منطقهای است.
براساس اصول حکمرانی آب سازمان همکاری و توسعه اقتصادی (OECD)، مقابله با چالشهای فعلی و آتی آب، مستلزم سیاستهای عمومی قدرتمندی است که اهداف قابل اندازهگیری در چارچوبهای زمانی مشخص، در مقیاس مناسب و با تکیه بر تخصیص واضح وظایف بین مسئولان و مشروط به نظارت و ارزیابی منظم را هدف قرار دهد. حکمرانی آب میتواند به طراحی و اجرای چنین سیاستهایی با مسئولیت مشترک در سطوح ملی، منطقهای و محلی در همکاری با طیف وسیعی از ذینفعان برای بهرهمندی از مزایای اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی امنیت آب کمک کند و لازمه این امر، تایید نقش ارزشها در تصمیمگیریهای کلیدی مدیریت منابع آب و دعوت از مجموعهای متنوع از بازیگران برای مشارکت فعال است. حکمرانی آب در کشورهای توسعهیافته و در حال توسعه، همچنان دچار پیچیدگی است و با چالشهای مشترکی مانند اهداف نادرست و مدیریت ضعیف تعاملات بین ذینفعان، ساختارهای نهادی پراکنده، ظرفیت محدود در سطح محلی، تخصیص نامشخص نقشها، مسئولیتها و منابع، مدیریت مالی ناقص و فقدان برنامهریزی استراتژیک بلندمدت، همراه با مقررات و قوانین ضعیف روبهرو است، بنابراین تنظیمگری و بهبود حکمرانی آب، موضوعی کلیدی در دستورکار سیاسی در سراسر جهان و پیشنیازی حیاتی برای سیاستهای آب است. طبق تعریف (OECD)، «تنظیمگری مؤثر باید اهداف و عملکردهای روشن و مرتبط داشته باشد و بهرهمند از مکانیسمهایی برای هماهنگی با سایر نهادهای مربوطه بهمنظور دستیابی به نتایج مطلوب باشد.» بنابراین اخذ رویکردی «نظاممند» برای سیاست آب، نیازمند غلبه بر چالشهای حکمرانی چندسطحی است و این امر، وابسته به مدیریت تقسیم اختیارات و مسئولیتها، توسعه و اجرای سیاستگذاری در سطح دولت مرکزی (بالا- افقی)، بین لایههای مختلف حکومت در سطوح محلی، منطقهای، استانی، ملی و فراملی (عمودی) و در بین بازیگران مختلف در سطوح محلی (پایین -افقی) است. در نتیجه رویکردی چندسطحی که بازیگران بینالمللی، ملی و محلی را ادغام کند، در تشخیص چالشهای حاکمیتی در سیاستگذاری آب و تدوین دستورالعملهای سیاسی ممکن کمک میکند. در گزارش (OECD) در مورد شناسایی چالشهای اصلی هماهنگی بین سطوح دولتی و بازیگران محلی درگیر در سیاست آب، چالشهای مشترکی مانند شکاف بودجه، شکاف ظرفیتی، شکاف سیاستی، شکاف اجرایی، شکافهای اطلاعاتی و مسئولیتپذیری شناسایی شده است که از موانع اصلی اجراییشدن حکمرانی چندسطحی آب است. این گزارش در پایان دستورالعمل آزمایشی برای حکمرانی عمومی یکپارچه سیاست آب ارائه میکند و آن را گامی به سوی دستورالعملهای جامعتر و ابزاری برای تشخیص و غلبه بر چالشهای حکمرانی چندسطحی در تدوین سیاست آب برای سیاستگذاران در نظر میگیرند که اهم موارد آن عبارتاند از:
تشخیص شکافهای حکمرانی چندسطحی در سیاستگذاری آب، بین سطوح دولتی و محلی برای تخصیص مسئولیتها
مشارکت دولتهای محلی در طراحی سیاست آب، فراتر از نقش آنها بهعنوان «مجری» و تخصیص منابع انسانی و مالی برای مسئولیتهای آنان
اتخاذ ابزارهای حکمرانی افقی برای تقویت انسجام میان حوزههای سیاستی مرتبط با آب و تقویت همکاری بین نهادی در وزارتخانهها و نهادهای عمومی
ایجاد، بهروزرسانی و هماهنگسازی سیستمها و پایگاههای اطلاعاتی آب برای به اشتراکگذاری نیازهای سیاست آب در سطوح مختلف
ترویج سنجش عملکرد برای ارزیابی و نظارت بر برایندهای سیاستهای آب در تمام سطوح دولت و ایجاد مشوقهایی برای ظرفیتسازی
افزایش ظرفیتسازی در تمام سطوح دولتی که مستلزم ترکیب سرمایهگذاری در آب و فاضلاب است
اتخاذ رویکرد بازتر و فراگیرتر نسبت به سیاستگذاری آب، از طریق مشارکت عمومی در طراحی و اجرای سیاستها
ارزیابی قابلیت ابزارهای حکمرانی موجود برای رسیدگی به چالشهای شناساییشده و تقویت هماهنگی سیاست آب در سطوح افقی و عمودی
در پایان باید در نظر داشت که مجموعه متنوعی از ارزشها، ملاحظات اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و مالی بر تصمیمگیریهای مرتبط با حکمرانی و تنظیمگری آب تأثیرگذارند که این امر نیازمند اراده سیاسی قوی، تصمیمگیریهای بنیادی و کلان، هماهنگی در سطوح مختلف قانونگذاری و اجرایی در حوزههای مختلف انرژی، تجارت، صنعت، کشاورزی و محیطزیست با مشارکت تمامی ذینفعان است که به یقین، فرایندی پیچیده، زمانبر و پرهزینه خواهد بود. بر همین اساس، بهرهگیری از دانش و مهارت متخصصان و همچنین فرصتها و ظرفیتهای داخلی و بینالمللی میتواند تاحدودی راهگشای مدیریت چنین بحرانهای کلان ملی با دامنه منطقهای و جهانی در طول زمان باشد. در شرایط کنونی، تمرکز بر آموزش، برنامهریزی و سیاستگذاری و گسترش همکاری بین نهادهای مرتبط برای ایجاد حرکتی مداوم و برنامهریزیشده به سمت توسعه و تقویت بخشهای صنعتی و خدماتی، مدیریت و هوشمندسازی کشاورزی و توانمندسازی نیروی انسانی بهویژه کشاورزان و کارگران از جمله اهداف مهم نهادهایی مانند سازمان ملی بهرهوری ایران بهعنوان نهادی فرابخشی و حاکمیتی با دغدغه توسعه پایدار و فراگیر است که باید بیش از پیش موردتوجه و حمایت قرار گیرند.