- نویسنده : khateghtesadi
- ۲۷ اسفند ۱۴۰۱
- کد خبر 69009
- بدون نظر
- ایمیل
- پرینت
سایز متن /
به گزارش محمد زیدی بناروانی خبرنگار خط اقتصادی ، وقتي كه در آوريل سال ۲۰۱۲ دختر بچه ۹ سالهاي به نام «مارتا پين» در آرگيل اسكاتلند نوشتن شرايط تغذيه مدرسه خودرا آغاز كرد هيچ ذهنيتي در مورد جنبشي كه به زودي به راه خواهد انداخت نداشت. مقدار اندك ناهاري كه مدرسه به بچهها ميداد حس عدالت خواهي كودكانه مارتا را ميآزرد و او هيچ دليلي نمي ديد كه افكارش را براي خود نگه دارد. به همين علت شروع به بلاگنويسي در اينترنت با نام مستعار«وگ» (مخفف كلمات حقايقي در مورد مزهها) كرد.
مارتا با كمك و همراهي فني پدرش از ناهار مدرسه عكس ميگرفت و به آنها امتياز ميداد سپس نظر خود را در صفحهاي كه آن را «نورسكندز» ناميده بود مينوشت و به طور مرتب موارد جديدي را به اين صفحه اضافه ميكرد. ميزان اندك غذا اولين مورد نگراني او بود. مارتا در يادداشت اولين ماه خود چنين نوشت: «دوست دارم بجاي بازي كردن با غذا از خوردن آن لذت ببرم و سير شوم.» و ادامه داد :در سن رشد هستم و بايد تمام بعد از ظهر روي كارهايم تمركز كنم ولي با مقدار غذاي ناچيزي كه مدرسه ميدهد توان انجام اين كار را ندارم. آيا به نظر شما كسي مي تواند با اين مقدار غذا بر كارهايش تمركز كند؟
طولي نكشيد كه خوانندگان نوشته هاي مارتا به حاميان او تبديل شدند. يك خواننده چنين نوشت: «نوزا من بيشتر از اين مقدار غذا مي خورد.» ديگران نيز مطالبي نوشتند و در آن ها ميزان ارزش غذايي ناهار مدرسه را با عباراتي مانند «اسفناك»، «آشغال» و «شرمآور» مورد پرسش و هجمه قرارد دادند. وقتي يكي از آشپزهاي مشهور به نام «جامي اوليور» در حمايت از موضوع مطرح شده از سوي مارتا توييتي نوشت، روزنامهها نيز داستان را پيگيري كردند. با قرار گرفتن موضوع در امواج تبليغات، در شش هفته اول دو ميليون بار از نورسكندز بازديد شد كه مارتا درآمد حاصله از آن را به يك مدرسه تامين رايگان غذا براي فقرا اهدا كرد.
اما اين حركت خيلي زود و با نوشته اي كه مارتا با عنوان «خداحافظ» در اين مورد توضيح داد، متوقف شد. مربي ارشد مدرسه، مارتا را از كلاس رياضي اخراج و تا دفتر همراهي كرد و از او خواست عكسبرداري از غذاهاي مدرسه را متوقف كند. پدر مارتا در جاي ديگري نوشت: «فعاليت هاي مارتا كه تا آن زمان حدود دوهزار پاوند عايدي براي كمك به نيازمندان داشت، خاتمه خواهد يافت». او از مدرسه به خاطر حمايت از اين فعاليت تشكر كرد و در ادامه مطلب توضيح داد؛ در مورد بستن صفحه نورسكندز در شوراي محلي تصميم گيري شده است.
داستان اما به همين جا ختم نشد و به دنبال آن توفاني به پا خاست. در مدت كمتر از ۲۴ ساعت، دوهزار و ۴۱۶ خواننده جديد در نورسكندز مطالب و كامنت هاي تازه اي نوشتند و خشمگينانه به شوراي محلي كه بستن صفحه را تاييد كرده بود، تاختند. وب سايت شوراي محلي با بمباراني از نوشته هاي منفي مواجه و كثرت انتقادها باعث به وجود آمدن خواستي عمومي براي نجات صفحه نورسكندز شد. در همين مدت نورسكندز يك ميليون بار ديگر مورد بازديد قرار گرفت. توييتر، هشتك «غذاي من براي مارتا» را ساخت و فيس بوك صفحه خاصي را براي گردآوري مطالب مرتبط با اين موضوع اختصاص داد. در آن طرف دنيا مجله Wired داستاني را با عنوان « دختر ۹ ساله اي كه ناهار مدرسه را تغيير داد، توسط سياستمداران ساكت شد» در وب سايت خود منتشر كرد.
با شرايط ايجاد شده شوراي محلي بلافاصله تصميم خود را تغيير و توضيح داد كه بجاي فرونشاندن بحث در اين زمينه سعي كرده است به حقوق و احساس كارگران بوفه مدرسه حساس باشد. درست مانند زماني كه سركوب موضوع به شدت مورد انتقاد قرار گرفته بود، اخبار مربوط به تغيير نظر شورا نيز با استقبال مواجه شد. مارتا همراه آشپز معروف جامي اوليور در تلويزيون ظاهر شد و جمعآوري اعانه براي غذاي بهتر براي نيازمندان از سوي او و يارانش ادامه يافت.
امروزه الگويي كه زمينه چنين حركتي را به وجود آورد به يك الگوي معمولي تبديل شده است. هر روز تصاويري از وقايع داراي ظرفيت بالقوه برانگيختن احساسات مردم به صورت ديجيتالي گرفته، در اينترنت منتشر و در ميان مردم دست به دست ميشود. موضوع مارتا با عكيهاي ناهار مدرسه شروع شد ولي در موارد مشابه ميتواند به صورت فايل صوتي از بيادبي يك فرد پاسخگو به مشتريان در پشت تلفن (مانند آن چه وقتي يك مشتري در سال ۲۰۱۴ با شركت كام كست تماس گرفت، رخ داد) يا يك فيلم ويدئويي از رفتار خشونتآميز پليس و بازداشت مردي كه به اصطلاح با بيتوجهي از وسط خيابان رد شده است (مانند آن چه چند مدت پيش در شهر اوستين ايالت تگزاس اتفاق افتاد) باشد.۱ مردم با استفاده از وسايل ارتباط جمعي تجربيات خودر ار با دوستان و طرفدارانشان به اشتراك مي گدارند و آنها نيز اين تجربيات را به ساير افراد متقل مي كنند. به نحوي كه در مدت زمان خيلي كوتاهي هر رخدادي به صورت گسترده و شبكهاي بر مردم و اجتماع اثر ميگذارد و بخشي كه هيچوقت فكرش را هم نمي كند – مانند اعضاي شوراي محل زندگي مارتا- بايد در مورد مشكل به وجود آمده پاسخگو باشد.
تصاوير و رخدادهاي مهيج همواره موجب بروز بحث و جدلهاي شده ولي هميشه از منابع دور دست از نظر جغرافيايي، غير قابل انتظار و نامشخص سرچشمه نميگرفته و يا با اين سرعت پخش نميشدند. در گذشته بحث و جدل وقتي در ميگرفت كه مردم به هم ميرسيدند و در يك جا جمع مي شدند.در اين صورت اگر بحث به اندازه كافي داغ مي بود با استفاده از ابزارهاي ارتباطي محدودي كه تحت كنترل بودند به ساير جاها منتقل يا مخابره ميشد. برعكي گذشته مباحث امروزي به صورت بيشماري منتشر و بر سر زبانها مي افتد، با تكرار زياد در جامعه متصل به اينترنت هم پوشاني ايجاد ميكند و توسط اشخاص مستقل غير قابل شناسايي و شمارش، در لحظه اطلاعات به اشتراك گذاشته شده و پخش مي شود. شايد فراهم بودن امكان بررسي آني علل بروز وقايع و بحث در باره آنها برجسته ترين جنبه جامعهاي است كه ما آن را «جامعه فراشفاف» مي ناميم و درآن فراشفافيت به سرعت به هنجاري اجتماعي تبديل شده است. از آنجايي كه اين شرايط به تازگي شكل گرفته است بسياري از مردم به ويژه رهبران سازمانها ميزان تغييرات به وجود آمده در دنياي كنوني و منافع و مخاطرات زيستن در عصر فراشفافيت را به درستي درك نكرده اند.
تحقيق ما علل به وجود آمدن اين تغييرات، ماهيت واقعيتهاي جديد ناشي از آن و پيامدهايي كه براي سازمانها و رهبراني سازماني دارد را بررسي ميكند. (بخش در باره تحقيق را مشاهده كنيد.) به طور كلي تغييرات مشتمل بر جابجايي بنيادين دانسته هايي است كه به صورت معمول دانسته مي شده يا دانستني است و افراد از آنها تجربهها و تصوراتي دارند و ما در گذشته به آنها متكي بوده ايم. لازم است كه مديران و مجريان سازمانها اين جابجايي و ميزان اثرگذاري تغييرات جديد بر قواعد بازار رقابتي و روابط شركت با مشتريان و نيز شرايط سياسي گسترده اي كه در آن فعاليت ميكنند و حتي فراتر از آن را، به درستي درك كنند.
از حوضچه اطلاعات تا سيل اطلاعات
اكثر ما از كودكي ياد گرفتهايم كه پس از بارش باران حوضچههاي آب كوچكي روي زمين شكل ميگيرد. در نتيجه ميدانيم كه اين حوضچهها و آب داخل آنها چگونه رفتار ميكند. مثلا ميدانيم كه آب ممكن است بين حوضچهها جابجا شود ولي اين جابجايي خودبخود اتفاق نميافتد. ميتوانيم آب را با ايجاد كانالهايي بين حوضچهها رد وبدل، يا با استفاده از سطل يا ظرف ديگري از حوضچهاي به حوضچه ديگر منتقل كنيم. حتي ميتوانيم عمدي يا سهوي آب را با دست جابجا كنيم.اما تا زماني كه آب كاملاً خشك نشده است فرضيه اصلي ما در مورد آب حوضچهها تابع يك قانون فيزيكي است:آب هر حوضچه تمال دارد در همان حوضچه باقي بماند مشروط بر اين كه هيچ فعاليت ديگري براي تغيير در آن صورت نگيرد.
اطلاعات نيز به همان شيوه عمل ميكند. به لحاظ تاريخي فقط مردم زادگاه مارتا در اسكاتلند به وقايع محلي توجه ميكردند و اطلاعات به اين سو گرايش داشت كه در همان حوضچه اطلاعاتي باقي بماند. انتقال اطلاعات از محيطي كوچك به محيطي بزرگتر و دورتر از آن با اقدام عمدي فرد يا سازمان مشخصي انجام ميشود. در گذشته براي اينكه اطمينان داشته باشند اطلاعات جابجا نمي شود محيط محصور و بستهاي ايجاد و اطلاعات را در آن محيط نگهداري ميكردند. در طي ساليان متمادي سازمانها براي جلوگيري از دسترسي افراد غير مسئول به جريان اطلاعات سازمان، هزينههاي زيادي براي ساخت ديوار آتش كرده اند. فرضيه مربوط به حوضچههاي آب حتي امروزه نيز به ما در مورد چگونگي رفتار اطلاعات كمك ميكند و از آن آگاه ميسازد.
دقيقاً چه چيزي در شرايط جديد تغيير كرده است؟ اولين و مهمترين مورد حجم اطلاعات است.حجم اطلاعات ديجيتالي كه هر سال توليد ميشود در حد هزارها برابر افزايش مييابد. افراد حقيقي، توليدكننده اين اطلاعات هستند؛ ۷۵ درصد اطلاعات توسط مشتريان و بخش اعظم آنها با استفاده از ابزارهاي اطراف ما توليد ميشود.۲ شركت فناوري اطلاعات سيسكوسيستم كه در مورد ترافيك اطلاعات مطالعاتي دارد پيش بيني كرده است كه تا سال ۲۰۱۹ ميزان اطلاعات موبايلي به ۲/۲۴ اگزابايت( هر اگزابايت برابر است با يك ميليارد گيگا بايت) در ماه خواهد رسيد و در آن زمان ميزان رشد مركب سالانه اطلاعات ۵۷ درصد گسترش خواهد يافت.۳
بنابراين به راحتي ميتوان فهميد كه حوضچههاي اطلاعاتي ما طغيان كرده و به سيل تبديل شده اند.در جريان سيل، آب به گونهاي رفتار نميكند كه تشخيص مسير آن اسان باشد، در يك جا راكد نميماند و بستن راه آن دشوار است. هرچند ميتوان سدها و مرزهايي براي جداسازي مخازن ساخت ولي فشار فزاينده پشت اين سدها آنها را بيش از گذشته براي نشت كردن آماده ميكند.
در بسياري از نقاط دنيا، اكثر مردم بيشتر اوقات گوشيهاي همراه خود را در دست دارند. اين ابزارها نه تنها حجم وسيعي از اطلاعات جديد توليد ميكنند بلكه مسيرهاي جديدي براي جريان اطلاعات به وجود ميآورند كه از مرزها و موانع ايجادشده عبور ميكنند. هر ميزان كه شركت شما براي ايجاد ديوار آتش سرمايه گذاري و هزينه كرده باشد، يك عكس فوي از آنچه روي صفحه يكي از رايانههاي سازمان وجود دارد و انتقال آن عكس (شايد توسط يكي از افراد عصباني يا كارمند كمتر پايبند به اصول امنيتي سازمان و يا يكي از افراد طرف قرارداد) ميتواند سبب شود كه تمام حفاظهاي امنيتي به ابزاري بيفايده تبديل گردد.كاركنان با حسن نيت و وظيفهشناس نيز ممكن است در دام حقههاي رايانهاي بيفتند. مثلاً در يك شركت فرانسوي، فردي از كاركنان عادي را ميشناسيم كه ايميلي را دريافت كرد كه در آن از او خواسته شده بود اطلاعات مهمي را به يك نشاني در خارج از شركت ارسال كند. او به خوبي ميدانست كه نبابد به چنين ايميلهايي پاسخ دهد. پنج دقيقه بعد اما به او تلفني زده شد و فرد آن طرف خط خود را معاون مدير معرفي كرد ( كسي كه زبان فرانسه را كامل بلدبود و با لهجه محلي حرف ميزد) و از او در مورد اين كه شركت چگونه مشتريان خودرا راضي و شاد نگه ميدارد سوالاتي پرسيد كه به آنها پاسخ داد. اين يك حقه هوشمندانه بود و اطلاعات رقابتي شركت با عبور از موانع و حفاظهاي امنيتي ديجيتالي توسط اين فرد به بيرون درز پيداكرد.
موفقيت شما در حفظ اطلاعات به تواناييتان در شناخت جنبههاي مختلفي كه اطلاعات ممكن است به صورت سيل جريان يابد، بستگي دارد. در اواخر سال ۲۰۱۴ وقتي معترضان به دولت هنگ كنگ با اين خطر مواجه شدند كه ممكن است دولت شبكههاي اينترنتي را قطع يا آنها را مسدود كند، به استفاده از «فايرچت» (برنامه ارتباط از گوشي به گوشي كه بدون استفاده از دكلهاي رله اطلاعات در تلفن همراه، اطلاعات را منتقل ميكند.)۴در تلفن همراه كه گوشيها را با يكديگر مرتبط ميكند، روي آوردند. با گشتن و پرسهزدن در يك فروشگاه لوازم صوتي و تصويري از فروشنده درخواست ويدئوي قلمي كنيد؛ اگر چه اين وسيله به ظاهر شبيه قلم است ولي در اصل يك ابزار ويدئويي است كه به ورودي يواسپي متصل ميشود و ميتواند به آساني اطلاعات را به شكل ابري ارسال كند. وقتي راههاي مستقيم ارتباط اينترنتي بسته هستند مردم ميتوانند از قلمها يا ساعتهاي هوشمند و فلَشهاي ريزاستفاده كنند. مانند كاري كه ادوارد اسنودن وقتي حدود ۷/۱ ميليون اسناد طبقهبندي شده را به بيرون از آژانس امنيت ملي ايالات متحده (يكي از ايمنترين سازمانهاي امنيتي دنيا) منتقل كرد، انجام داد.۵ شركت سن ديسك يك ميكرو SDكارت ۱۲۸ گيگابايتي را به قيمت ۶۰ دلار ميفروشد.۶ اين فناوري هرروز اختصاصيتر و ارزانتر مي شود.
شبكه تحريكپذير
سال گذشته نيويورك تايمز در يكي از شماره هاي خود توضيح داد كه چگونه ارسال نسنجيده و فكر نشده يك پيام توسط فردي از متصديان روابط عمومي، قبل از سوار شدن بر هواپيما در پروازي يازده ساعته، منجر به از دست دادن شغلش شد.۷ مردم نوشته او در توييتر را مطلبي نژادپرستانه تفسير كردند (هرچند براساس نوشته نيويورك تايمز ميشد آن را جور ديگري نيز تفسير كرد) و آن را در توييتر به اشتراك گذاشتند. بيتوجهي اين فرد باعث ايجاد توفاني از انتقادات شد. مثالهاي مشابه زيادي در دنياي فراشفاف كنوني وجود دارد، لطيفههاي نامناسب زيادي خارج از موضوع ساخته ميشود كه مردم آنها را ميشنوند و منتقل ميكنند. زماني كه اطلاعات از يك حوضچه كوچك به سيلي پرهرج و مرج و ويرانگر تبديل ميشود ميتواند واكنشهاي پيشبيني نشده شديدي ايجاد كند. ما از اين جريان اطلاعات به عنوان «تقويت» ياد ميكنيم.
تقويت، گرايش تصاوير، داستانها و ساير گونههاي اطلاعاتي را براي منتشر شدن و سفري گستره توضيح ميدهد. به نظر ميرسد نوعي پيش شرط ارتباطي و همپوشاني شبكهاي با غلظت معيني در اين كار وجود دارد. طبيعت تعاملي ارتباطات و اطلاعاتي كه ارسال شده موجب بروز واكنشهاي چند گانهاي ميشود. يك نوشته تحريكآميز در فيسبوك ممكن است ديگران را به بحث و جدل بكشاند، مثلاً سبب شود كه اطلاعات نسبت به خودش بازخورد داشته باشد. مردم نه تنها توسط پيام اصلي بلكه بواسطه واكنشهاي ايجادشده توسط آن پيام (و نيز واكنش به واكنشها) به بحث كشانده مي شوند.
اما ارتباطات و تعاملات به طور كامل اين پديده را توضيح نمي دهند و به نظر وقايع خاصي از ظرفيت بيشتري براي به وجود آوردن شور و هيجان عمومي برخوردار است. مثلاً انتشار رفتار ظالمانهاي كه فيلم آن ضبط و در سراسر جهان پخش ميشود تا جهانيان آن را ببينند موضوعي رايج در برنامههاي شبكهاي است. همچنان كه داستان نورسكندز نشان ميدهد وقايع خاصي در بردارنده الزامات ويژهاي هستند كه ميتوان آنها رااز طريق شيوه عرضه يا نحوه دستهبندي متمايزتر و برجستهتر نشان داد. در ماه مي سال ۲۰۱۳ يكي از عكاسان رويترز عكسي را از زني به نام «سيدا سانگور» منتشر كرد كه لباس قرمزرنگي پوشيده و كيف سفيدي حمل مي كرد. اين عكس در ابتدا از جنبه هاي زيبايي و هنري گرفته شده بود ولي چون پليس ضد شورش تركيه به سمت اين زن اسپري فلفل پاشيده بود، بعدها همان عكس با عنوان «بانوي سرخپوش» به سمبل ناآرامي در تركيه تبديل شد.
سانگور با چهرهاي آرام و سر بهزير در لنز عكاس (كه اُرسال نام داشت) نمونه كوچكي از مقاومت منفي است. در عكس حالت ماسك به چهره زده و قوز كرده افسر پليس كه هيچ تناسبي با هدف ندارد تقريباً مضحك به نظر ميرسد. پليس براي برقراري نظم به شكلي وحشتآوري سپر در دست دارد و اين زن در ميان نيروهاي پليس تنها ايستاده و گاز فلفل را استنشاق ميكند.۸
عكاس براي تركيب بندي اين اطلاعات بصري، فريمها و لنز را جهت تقويت عكس دستكاري كرده و شكلي قوي از هنر عكاسي را به نمايش گذاشته بود.۹ ابزارهاي ارزان ولي اختصاصي براي جمعآوري اطلاعات و ويرايش آنها مانند فتوشاپ و آي مووي اپل، احتمال اين كه فردي در جايي وقايع مربوط به سازمان شما را به طريقي تحريككننده و تعجببرانگيز پخش كند، افزايش ميدهد.
عوامل تقويت عمدي مولفهها يا تفاسير تكرار و تقويت شده اطلاعات در ابر كارايي دارد. شيادان از همه انواع فنون استفاده ميكنند تا مانع از بين رفتن خشم ديگران بر عليه شما شوند. وقتي كه كارمند عادي فرانسوي پيشگفته، به دنبال ساير شغلها رفت، شيادان دوباره از طريق شبكه هاي اجتماعي به انتقاد از وي ادامه دادند تا مانع پذيرش او شوند. حتي از اعضاي شبكهها نيز به عنوان بخشي از نقشه، سوء استفاده كردند. لطيفهاي كه به صورت درگوشي به يك همكار گفته ميشود ممكن است توسط كسي كه فالگوش ايستاده است در اينتر نوشته و پخش شود.۱۰
اگر چه اين شيوه تقويت موضوع جنبه منفي دارد ولي مي تواند آثار مثبتي نيز دربر داشته باشد. گاهي اوقات شفافيت افزايش يافته و تقويت شده از اين طريق موجب آشكار شدن ناعدالتيهاي پنهان و تنبيه خاطيان ميشود. گاهي فرد يا سازمان رياكار مستحق مجازات بوده و باورپذيري اطلاعات فراتر از تكذيب كردن آن است. «شفافيت» اغلب موارد خوب است و در دل اين كلمه مفهوم قابل قبولي براي اين دليل نهفته است.
البته مورد توجه همگان قرار گرفتن در برخي موارد ميتواند براي اهداف بازاريابي دست وپاگير باشد و حتي در اين شرايط براي بازاريان نيز تخمين اشتباه زدن و يا قضاوت نادرست در باره رفتار پرهرج و مرج و امواج سيل جريان اطلاعات، به سهولت اتفاق ميافتد. شما ميتوانيد پيامهايي را در مسير سيل اطلاعات قرار دهيد اما نميتوانيد كنترل كنيد كه اين پيامها به كجا ميروند و ديگران با آنها چه ميكنند. مثلاً شركتي در سرزمين هاي اشغالي كه لوازم تبديل آب به آب معدني ميفروشد در سال ۲۰۱۳ كمپيني به راهانداخت كه مزيتهاي بطريهاي قابل استفاده مجدد خود را تبليغ كند، شركت فقط به اين دليل كه يكي از امكانات توليدي خود را در نوار غربي مستقر كرده و در كانون انتقادات قرارگرفته بود، دست به اين كار زد.۱۱
آثار پوششهاي ديجيتالي
«دان گير» متخصص امنيت و مديريت ريسك رايانهاي ميگويد كه اشخاص و سازمانها به طور غيرعمدي اطلاعات زيادي در باره خود را به طرق مختلف در اينترنت افشا ميكنند.۱۲ به نظر او مردم با جست وجو در اينترنت و مطلب نوشتن در شبكههاي اجتماعي حجم زيادي از اطلاعات را به عنوان پيامد ناشي از وب گردي و و رفتار خود در اينتر نت توليد ميكنند. حتي اگر شما چيزي در باره خود افشا نكنيد اين احتمال وجود دارد كه ديگران اين كار را انجام دهند. مثلاً فرد ديگري عكس شما را احتمالاً به همراه نامتان در فيس بوك ميگذارد. علاوه بر اين با استفاده از نرمافزارهاي الگوي شناخت و پايگاههاي داده جمعآوري شده در شبكههاي اجتماعي ظاهر شما از راه دور نيز قابل شناسايي است. شيوه راه رفتن شما از طريق شتاب سنج تعبيه شده در گوشي همراهتان قابل رديابي است و از همين طريق ميتوان شما را شناخت. وقتي شناخته شويد ميتوان شما را رديابي و جايي كه در آن هستيد يا جاهايي كه بودهايد را آشكار كرد. همچنين ديتاهاي ديگري كه ايجاد ميكنيد نيز اطلاعات زيادي درباره آنچه انجام ميدهيد افشا ميكند. اشخاص به طور غيرعمدي حجم زيادي از اطلاعات را در پوششهاي ديجيتالي به وجود ميآورند كه بسيار فراتر از آن چه فكرش را بكنند وضعيت آنها را آشكار ميسازد.
امروزه تحليگران سياستگزار و ديگران با افزودن دادههاي مهم به اين تركيب اطلاعاتي و بازاري ميتوانند از پوشش ديجيتالي نتيجهگيري و پيشبينيهاي فراواني داشته باشند كه در گذشته امكانپذير نبوده است. از طريق جست وجوي افراد در گوگل درباره نشانههاي بيماري آنفلوانزا ميتوان به شيوع اين بيماري در منطقهاي پي برد. به طريقي مشابه شركت ميتواند بفهمد كه يكي از كاركنان زن باردار است. اين آگاهي قبل از اين كه آن زن موضوع را به خانواده اش گفته باشد رخ ميدهد.۱۳ حتي توانايي خرد كردن سريع و ارزان اطلاعات به شفافيت بيشتري منجر ميشود. ارجاع مجموعهاي از دادهها به مجموعه ديگر «دو به دو در كنار هم قراردادن» به تحليلگر اجازه ميدهد اطلاعاتي كه شما آن را فاش نكردهايد در باره شما و سازمانتان به دست آورد. مثلاً محققان نشان دادهاند كه چگونه دادههاي مربوط به خريد مشتريان كه قرار بوده است ناشناخته باشد را ميتوان از طريق مقايسه آن ها با هم قابل شناسايي كرد.۱۴
ممكن است فكر كنيد كه اين توانايي به دادههاي خاصي محدود است ولي اين جور نيست و موضوع فراتر از اينها است. افرا تحريك شده داراي مهارت متوسط و رايانهاي نسبتاً قوي ميتوانند اطلاعات زيادي به دست آورند. علاوه بر اين به اصطلاح « قدرت جمعي» ميتواند افراد عادي را قادر سازد تحليلهاي شفاف ساز و شگفت انگيزي را ارائه دهند.۱۵ در ماه فوريه سال ۲۰۰۹ فردي با چهرهاي نقاب زده فيلمي را در يوتيوب منتشر كرد كه او را در حال گربه آزاري نشان ميداد. پخش اين فيلم موجب تحريك حاميان حيوانات و بررسي جمعي آنان شد. آنان اين فيلم را با ساير فيلمها و عكسهاي موجود در فيس بوك مقايسه و با يكديگر مطابقت دادند و متوجه تشابهاتي بين فرشها، ديوارها و پرچمها شدند و با كمك گرفتن از بازرس صحنههاي جنايي توانستند فرد نقابدار را شناسايي و او را به پليس معرفي كنند. «گربه شكنجه شده» آزاد و گربهآزار به جرم حيوان آزاري به دادگاه احضار شد.۱۶
علاوه بر اين گسترش بيش از اندازه اينترنت از قبل منازل و كسب و كار ما را مورد هجوم قرار داده و آن چه در گذشته براي بسياري از مردم ناشناخته بود امروزه اين ظرفيت بالقوه را دارد كه دادههاي زيادي را در مورد آن چه انجام ميدهيم يا مي گوييم به ديگران متقل كند. مثلاً «اچ دي مور» افسر ارشد تحقيقاتي شركت امنيت اينترنتي رَپيد ال سي، مستقر در بوستن تعداد ۵هزار ويدئو كنفرانس باز با ابزارهاي امنيتي نامناسب را كه مربوط به هيات مديره شركتهاي مختلف بود، شناسايي كرد.۱۷ سيستمهاي شناسايي آي پي ميتواند به افراد متخصص نشان دهد كه شما در منزل يا جاي ديگري هستيد. فراموش نكنيم كه دادهها توسط ماشين توليد مي شود.۱۸ ما در بررسي خود در مورد ميزان تسهيلات ابزارهاي متصل به اينترنت جرياني از دادههاي مشخص و دستهبندي شده را ايجاد كرديم كه ميتواند بيشتر و بيشتر از قبل ما را به صورت شفاف نشان دهد.
ظهور جاسوسهاي سايبري
بدون توجه به نظرات مختلف در باره آثار ويكي ليكس، به عنوان يك سازمان و براي اولين گام لازم است به آزاد گذاشتن جريان اطلاعات متعهد باشيم. بخش عمدهاي از ايميلهايي كه هكرها از شركت سوني دزديدند و به تازگي از طريق ويكي ليكس منتشر شد، هيچ نشاني از بيعدالتي در آنها نبود. تنها برخي اطلاعات توجه هرزه نگاران را به خود جلب كرد. (مثلاٌ مقدار زيادي مطالب غيرمودبانه درباره ستارگان سينما نوشته شده بود). با اين وجود برخي از طرفداران شركت معتقدند نبايد چيزهاي محرمانهاي وجود ميداشت و اطلاعات بايد آزاد باشد.
در چند سال گذشته شاهد ظهور پديدهاي بودهايم كه برخي آن را هكتيويستس (فعالان هك) مي نامند. نهادهايي كه به برخي موارد علاقهمند هستند و از مهارت رايانهاي خود به نحوي استفاده ميكنند كه گاهي وارد محدوده و مرز ديگران و يا به طور كلي فعاليتي غيرقانوني ميشوند. در سالهاي اخير فعالان هك عمليات خود را تحت پوشش نام عمومي «ناشناس» انجام دادهاند و سبب شدهاند كه سازمانهاي مجري قوانين واحدها يا شركتهايي را راهاندازي كنند تا روش كسب وكار خود را تغيير دهند. فعالان هك كار خود را با افشاي اطلاعات به صورت ناشناس و از طريق ابزارهاي فاقد نام شناسايي و گاهي با تهديد به انتشار نام و نشاني افراد متهم داخل سازمان انجام ميدهند. ناشناسها هيچ عضو ثابتي ندارند و افراد بجز نامي كه روي صفحه ديده ميشود عموماًٌ يكديگر را نمي شناسند. هرچند مانند بسياري از موارد انگيزشي، گروههاي ناشناس نيز در صورت ضرورت با يكديگر متحد ميشوند. ناشناسها انواع مختلفي از سازمانها را هدف قرار ميدهند. حتي گاه بيمارستانهايي كه مديراني در آن كار ميكنند كه برخي آنها را دوست ندارند با شدت زياد مورد تهاجم قرار ميگيرند.۱۹
در سال ۲۰۱۱ ناشناسها شركت امنيتي فناوري اطلاعات «اچ پي گَري» را مورد تعقيب قرار دادند. «آرون بار» رئيس وقت بخش فدرال شركت تلاش كرد كه به سايت ناشناسي كه به وب سايت مستركارت و ويزاكارت حمله كرده بود، رسوخ كند. (گزارش شده بود كه اين شركتها دادن اطلاعات به ويكي ليكس را متوقف كرده اند.)۲۰ اما شايد وقتي كه آرون بار در گفت و گويي با گزارشگر فايننشيال تايمز از نزديك شدن به طعمه هايش خبر داد، پا را از حد فراتر گذاشته بود كه بلافاصله پس از انتشار گزارش فايننشيال تايمز، ناشناسها كنترل وب سايت اچ پي گَري فدرال را در دست گرفتند، ايميلهاي شركت را دزديدند و آنها رامنتشر و دادههاي شركت را حذف كردند. اين گروه همچنين حساب توييتري آرون بار را به كنترل خود درآوردند.۲۱
سرانجام افرادي كه در اين كار دست داشتند دستگير شدند ولي آن ها تبهكاراني حرفه اي نبودند. دونفر از آنها در سنين بين بيست تا سي سالگي و سه نفر كمتر از بيست سال سن داشتند. اين افراد فقط به رايانهها و ابزارهاي متوسطي دسترسي داشتند و اين كار را نه تنها از طريق مهندسي برخط بلكه با مهندسي اجتماعي – يك فناوري سطح پايين كه شيادان متخصص با استفاده از آن كاركنان شركتها را قانع ميكنند اطلاعاتي را كه نبايدخصوصي بماند افشا كنند- انجام دادند. در چنين مواردي بخشي از مشكل به قضاوت نادرست يا بيتوجهي برخي از كاركنان برميگردد. مجرمان سايبري اغلب مسلط به برخي تخصصها و امكان دسترسي به منابع هستند. به اين تركيب، مشكلات سيستمي سازمان را نيز اضافه كنيد. برخلاف ساير هكرها، تبهكاران در مورد رفتار خود بلوف نميزنند و شيوه كار خود را مخفي نگه ميدارند تا بتوانند دوباره از فنوني كه به آن تسلط دارند استفاده كنند.
مديريت در دنياي فراشفاف
تحقيق ما چند تمرين به مديران پيشنهاد ميدهد تا بتوانند با انتظارات جديد براي شفاف سازي به درستي برخورد كنند.
افكارتان در مورد توانايي خود براي حفظ اطلاعات را در بوته آزمايش بگذاريد.
امروزه شما نميتوانيد براي اطلاعات- حتي اطلاعاتي كه به صورت طبيعي وجود دارد ويا اطلاعاتي كه خود آن را مي سازيد- حد و مرز در نظر بگيريد. به طريق سيستمي ذهنيات و فرضيات غير واقعي خود را – نقطه اي كه به طور غير عقلايي ميپنداريد ميتوانيد اطلاعات را حفظ كنيد- شناسايي كنيد. البته كه بايد قادر به حفظ برخي اصرار باشيد ولي حفظ اصرار در برهه كنوني بسيار پرهزينهتر و سختتر از گذشته است و هميشه اين خطر وجود دارد كه تلاشهايتان موثر واقع نشود.
استراتژي خود در مورد نحوه برخورد با آسيب در شرايط شفافيت غير منتظره را بازنگري كنيد.
استراتژي سازمان شما تا چه حد به محدود كردن جريان اطلاعات متكي است؟ اگر پاسخ «خيلي زياد» است، استراتژيهايي را مورد توجه قرار دهيد كه به جريان شفاف سازي اطلاعات غير منتظره و توانايي شما در حفظ اسرار حساسيت ندارد. استراتژي هاي كه در مقايسه با آن چه مي دانيد، متكي بر توانايي انحصاري شركت شما است. در اين صورت بسياري از سازمانها ميتوانند با موفقيت ميزان آسيب پذيري خود را كاهش دهند.
فعاليتهاي سازمان در مواردي كه اگر آشكار شوند مشكل ساز خواهند بود رابازنگري كنيد.
در سالهاي اخير چه تعداد از شركتها به واسطه آشكار شدن فعاليتهايشان در يك كشور دور دست برآشفته و شرمسار و مديران ستادي آنها نيز از وضعيت پيش آمده شگفت زده شدهاند؟ واقعيت اين است كه بسياري از شركتها در برابر مهاجماني كه براي خرد كردن شركت تبر به دست گرفتهاند، آسيب پذيرند. استخدامهاي بيروني، زنجيره عرضه، روابط عمومي يا مشاوران امنيتي را براي تحقيق در مورد فعاليت هاي شركت، مورد مداقه قرار دهيد و چنانچه مشكلي وجود داشت، بلافاصله مشكلات را برطرف و مديران و روشهاي مديريتي مشكل ساز را شناسايي كنيد. به جاي شناسايي موارد بالقوه امكان درز پيدا كردن و افشا شدن اطلاعات- كه ممكن است مردم را به اين فكر بيندازد كه شما چيزي را پنهان ميكنيد- هدفتان بايد شناسايي رفتارهاي سوال برانگيز و يا فعاليتهايي كه منجر به تحريك افراد به افشاي اطلاعات مي شود، باشد.
فرض كنيد كه ديگران اطلاعات مربوط به شما را به دلايل مخصوص به خودشان منتشر ميكنند و شما قادر به جلوگيري از افشاي آن نيستيد.
اثر «استرايسند» (پنهان كاري) {كه از نام خوانندهاي به همين نام برگرفته شده است}نشان مي دهد كه وقتي باربارا استرايسند وكلايي را به كار گرفت كه تلاش كنند تصوير هوايي گرفته شده از منزل وي را از مجموعه اي از عكسها حذف كنند، چه اتفاقي افتاد. در مراحل فعاليت وكلا، اين عكس كه شايد قبلاً چندان به آن توجه نميشد، بسيار بيشتر از قبل مورد توجه و بازديد عموم قرار گرفت. همچنين وقتي كه نخست وزير تركيه تلاش كرد از به اشتراك گذاردن مكالمات وي با پسرش در توييتر جلوگيري و آنها را كاملاً از بين ببرد، تقريباً بلافاصله جامعه فناوري جهاني تشكيل شد و ترافيك حضور كاربران توييتر در تركيه به شدت افزايش يافت.۲۲
بازي كردن با وجهه افراد به بازي جديدي در شبكههاي اجتماعي تبديل شده است و آمادگي براي واكنش سريع نسبت به اطلاعات نادرست بخش مهمي از اين بازي است. كسي نمي تواند جلوي دروغگوييهايِ از روي عناد و دشمني را در شبكههاي اجتماعي بگيرد و يا آن را متوقف كند. مجراهاي حاشيهاي اين شبكهها بر احساسات مردم سوارند و حتي ممكن است تلاش كنند مانع شنيده و ديده شدن نظرات اصلاحي شما شوند تاحجم و تعداد زيادي از دسيسههاي خود را يرقرار نگهدارند. اما هنگامي كه شما اطلاعات دقيقي را در فضاي سايبري قرار ميدهيد و افراد مسئولي را كه قابل شناسايي هستند به كار ميگماريد، در نتيجه ترمز ادعاهاي غيرمسئولانه را ميكشيد. البته بسياري از شركتها در زمينه واكنش به موقع نشاندادن، كند هستند.
بپذيريد كه جريان جديد اطلاعات آن چه را كه مردم منصفانه ميپندارند، تغيير داده است.
وقتي اطلاعاتي كه در گذشته قابل دسترسي نبود به آساني در دسترس همگان قرار ميگيرد، پس شرايط تغيير كرده است: اكنون اغلب مردم معتقدند كه اطلاعات بايد در دسترس عموم باشد. و وقتي اطلاعات با شيوه جديدي جريان مييابد چگونگي نگرش مردم به فعاليتهاي كسب و كار نيز تغيير ميكند. مدير يك شركت نرم افزاري به ما گفت كه شركت آنها فقط به مشترياني خاص و و تاثيرگذار تخفيف مي داد. اين موضوع زماني كه ساير مشتريان از آن باخبر شدند براي شركت مشكل ساز شد و آنها از اين رفتار شركت رنجيدند و خواستار برخورداري از تخفيف به همان مقدار شدند.
در اين جا تشابهي با آن چه در دهه ۱۹۹۰ ميلادي براي صنعت موسيقي رخ داد ديده ميشود. در آن سالها آلبومهاي موسيقي كه توسط شركتها ضبط ميشد و شركت مالك آنها بود به صورت مجاني در وب جريان پيداكرد. شركت هاي ضبط موسيقي كه خود را قرباني اين كار ميديدند بر عليه افراد پياده كننده آهنگها دست به اقدام قانوني زدند. اين كار از نظر بسياري از مردم به مفهوم بدجنس بودن خودِ شركتها تلقي شد. از آن جايي كه محتويات ديجيتالي به آساني قابل پياده كردن است بسياري از مردم از كساني كه براي پياده سازي محدوديت ايجاد مي كردند ناراحت بوده و آن ها را سرزنش ميكردند.
در عصر جديد اطلاعات تقاضا از مشتري براي پرداخت بيست دلار جهت يك سي دي كامل غيرمنصفانه تلقي مي شود، چون بسياري از مردم فقط يك يا دو آهنگ از سي دي را دوست دارند و آن را مي خواهند. سيستم قيمت گذاري تك آهنگ عرضه شده از سوي شركت اپل نمونه مناسبي براي پاسخ به اين خواست جديد مشتريان است كه منصفانه به نظر مي رسد.
واقعيت فرا شفاف امروزي از بسياري جهات سندي بر وجود مشكل در صنعت موسيقي در اواخر دهه ۹۰ بوده است. فرا شفافيت تغييرات در شيوه اي كه غالب شركت ها به آن عمل ميكنند را الزامي كرده است. تغييرات فراتر از حوزه موسيقي رفته و با ابزارهاي ديجيتالي قابل حمل به روش هايي تعجب برانگيز و غير قابل كنترل به زندگي ما رسوخ كرده و كشيده شده است. ابزارهاي جديد علاوه بر گوشي هاي هوشمند به طور فزاينده اي دسته هاي متفاوتي از ساير لوازم مانند؛ قلم هوشمند ،ساعت هوشمند ، پوشيدني هاي هوشمند و غيره را در بر مي گيرد. درست مانند كسب و كار موسيقي كه هيچگاه حالت متوازن خود را بازنيافت ما نيز به عنوان اشخاص،سازمان ها و مديران پيوسته واقعيت تغييرات فزاينده را لمس و درك خواهيم كرد. در دنياي فراشفاف بسيار حائز اهميت است كه همواره براي آنچه مشتريان و در سطح وسيع تر مردم منطقي مي دانند گوش به زنگ و آماده باشيد. شما همه موارد را پيش بيني نخواهيد كرد ولي وقتي مشتريان ياعموم مردم ناگهان متوجه مي شوند كه سازمان شما كاري را به شكل ديگري انجام مي دهد، انتظار به دردسر افتادن داشته باشيد. تغيير در تفسير آنچه به عنوان مدير انجام ميدهيد و چگونگي عملكرد سازمان، شما را ملزم مي سازد كه تغييراتي را به وجود آوريد. حتي اگر نمي توانيد براي همه تغييرات آماده باشيد چنانچه اكنون آماده شدن را شروع كنيد موفق تر خواهيد بود.
درباره نويسندگان:
دي آستين استاد مديريت نوآوري و تغيير ديجيتالي در دانشگاه كسب و كار كپنهاگ در كشور دانمارك است.
ديويد ام آپتون صاحب كرسي عمليات مديريت شركت هاي استاندارد در دانشگاه آكسفورد است.
ترجمه متن كنار عكس صفحه ۲۵
وقتي يك شوراي دولتي محلي تلاش كرد مانع عكس گرفتن دختر ۹ ساله اي به نام مارتا پين از شرايط تغذيه مدرسه اش و انتشارآن در اينترنت شود ، با سيل انتقادات اينترنتي مواجه شد.
ترجمه متن كنار سمت راست صفحه ۲۵
پرسش اصلي: شركت ها چگونه ميتوانند خود را با تقاضاهاي عصر فرا شفاف تطبيق دهند؟
يافته ها:
- تصور نكنيد كه مي توانيد از همه مرزها و حفاظهاي اطلاعاتي خود دفاع كنيد.
- رفتارهاي سوال برانگيز و يا فعاليت هايي كه منجر به تحريك افراد براي افشاي اطلاعات مي شود را شناسايي كنيد.
- براي واكنش سريع آماده باشيد.
ترجمه سوتيتر پايين صفحه ۲۹
گاهي اوقات شفافيت افزايش يافته و تقويت شده موجب آشكار شدن ناعدالتيهاي پنهان و تنبيه خاطيان ميشود.
ترجمه سوتيتر پايين صفحه ۳۱
فرض كنيد كه ديگران اطلاعات مربوط به سازمان شما را به دلايل مخصوص به خودشان منتشر ميكنند و شما قادر به جلوگيري از افشاي آن نيستيد.
ترجمه متن پايين سمت راست صفحه ۲۷
درباره تحقيق
ما اين تحقيق را از چهار جريان تحقيقاتي جداگانه برگرفته ايم. اولين جريان شامل فعاليت تحقيقاتي مركز جهاني امنيت سايبري و دانشكده كسب و كار دانشگاه آكسفورد به ويژه تحقيق اخير آن درباره «تهديدهاي درون سازماني» مي شود كه با حمايت مركز زيرساخت هاي ملي (سي پي ان آي) كه بخشي از سرويس امنيتي ام آي فايو بريتانيا i مي باشد انجام شد.در اين گروه روانشناسان، دانشمندان علوم رايانهاي، متخصصان جرم شناسي، و خبرگان رشتههاي تجسمي و محققان كسب و كار حضور داشتند. اين گروه رويكردي تلفيقي از روش ها شامل تحقيقات موردي، ميداني و بررسي و نظرخواهي را برگزيد. اين رويكرد منجر به يافته هايي شد كه ديدگاه ها و فعاليت هاي مرسوم و سنتي را به چالش ميكشيد. مثلاً بسياري از شركت ها تلاش ميكنند مانع استفاده كاركنان از رايانه اداري براي دسترسي به اينترنت و سايت هاي غيرمرتبط با شغلشان مانند فيس بوك، سايت هاي دوست يابي و سايت هاي سياسي شوند. اين كار تحقيقاتي نشان ميدهد كه آيا اين رويكرد قابل ادامه دادن است يا خير و اگر استمرار پذير نيست نتايج رويكردهاي محتمل جايگزين چه خواهد بود. يكي از رويكردهاي جايگزين اين است كه دسترسي كاركنان به اينترنت را آزاد بگذاريد و كساني را كه از سايت هاي مشكوك بازديد مي كنند رديابي كنيد.
دومين تحقيق شامل پروژه دانشگاه كسب و كار كپنهاگ براي بررسي شرايطي است كه درآن شفافيت به صورت بالقوهاي نتايج و پيامدهاي زيانبار و غير قابل انتظاري براي سازمانِ درگير با آن و نتايج دلخواهي براي اجتماع در پي دارد.
سومين داده ما همكاري بين درياسالار «جيمز اي.وين فلد» قائم مقام سابق ستاد مشترك ارتش ايالات متحده و «كريستوفر كرچوف» و «ديويد ام.آپتون» است كه رئوس مطالب تحقيق پنتاگون در حادثه خروج اطلاعات توسط ادوارد اسنودن و نيز معيارهايي كه ارتش ايالات متحده به كار مي گيرد تا خود را كمتر نمايان و شفاف سازد را نشان ميدهد.ii سرانجام اين كه ما يك همكاري مطالعاتي جهاني با حمايت بريتانيا، سازمان ايالات متحده، بانك جهاني و كشورهاي مختلف اروپايي را پشت سرگذاشتيم. در سالهاي اخير مركز گسترش امنيت سايبري جهاني تحقيقات زيادي را در كشورهاي متعددي انجام داده است تا ميزان آمادگي هر كشور براي داشتن جامعهاي با شرايط فراشفاف را ارزيابي كند. همه برنامههاي تحقيقاتي به اين جمعبندي رسيدهاند كه دوران فراشفافيت قبل از آن كه ما بخواهيم فرارسيده و به سرعت در حال رسوخ در همه بخشهاي جامعه جهاني است.
نوشته: رابرت دي. آستين و ديويد ام. آپتون
ترجمه: محمد زیدی بناروانی
https://khateghtesadi.ir/?p=69009